دستگیری یکی از اعضای عصائب اهل الحق به اتهام دست داشتن در حمله راکتی به سفارت آمریکا در شامگاه یکشنبه 30 آذر 99، موجب تنش میان دولت و این گروه شد. هر چند این اختلاف با مذاکره و پادرمیانی، تا اطلاع ثانوی حل شد، اما شکاف بین دولت عراق و جریان مقاومت به سادگی قابل ترمیم نیست.
الکاظمی بعضی از گروه های مقاومت را به تحرکات خودسرانه و حملات پراکنده علیه مراکز دیپلماتیک از جمله سفارت آمریکا در بغداد متهم کرده و تهدید کرده است که با آن ها مقابله خواهد کرد.
در مقابل، برخی گروه های مقاومت نگاه مثبتی به الکاظمی نداشته و او را مهره آمریکا می دانند.
این در حالی است که گروه های مقاومت خصوصا گردان های حزب الله و عصائب اهل الحق اتهامات وارده را نفی کرده و بلکه حمله اخیر به سفارت آمریکا را محکوم کرده اند.
با توجه به نفوذ و تحرکات آمریکایی ها علیه دولت الکاظمی جهت اعمال فشار علیه گروه های مقاومت (که نمونه بارز آن حمله و دستگیری عناصری از کتائب حزب الله در تیرماه 99 بود) به نظر می آید اطلاعات دستگیری از سوی آمریکایی ها به دولت داده شده و وزرات کشور با هماهنگی الکاظمی اقدام به دستگیری «حسام الزیرجاوی» از عناصر عصائب اهل الحق نموده است.
تهدید الکاظمی علیه گروه هایی که آن ها را قانون شکن می خواند، در این راستا قابل ارزیابی است، یعنی وی جهت تامین امنیت سفارت آمریکا از سوی آمریکایی ها تحت فشار قرار دارد.
هر چند تنش بین دولت و عصائب با هوشیاری سران این گروه فعلا فیصله یافته است، اما تداوم این روند دور از ذهن نیست؛ چرا که دولت الکاظمی با اشاره آمریکایی ها قصد دارد گروه های مقاومت را در تنگنا قرار داده و به زعم خود تکلیف گروه های خارج از قانون را یکسره کند.
قیس الخزعلی دبیر کل عصائب اهل الحق در توییتی نوشت: «تنشی که بعد از بازداشت یکی از اعضای حشد الشعبی با اتهامی فریبنده، با دولت به وجود آمد، با عقل و درایت حل شد. ما مجددا بر پای بندی خود به دولت و نهادهای آن و در عین حال حق مقاومت برای پایان دادن به حضور نیروهای آمریکا با حفظ قدرت دولت و عدم هدف قرار دادن مراکز دیپلماتیک تأکید می کنیم.»
از طرفی، نامه شدیداللحن مسئول امنيتی کتائب حزب الله عراق، بار دیگر شکاف بین دولت الکاظمی و جریان مقاومت را به نمایش گذارد. «ابوعلی العسکری» نخست وزیر عراق را تهدید کرد که «صبر مقاومت را امتحان نکند، چون وقت بسیار مناسب است که گوش الکاظمی را ببُریم و آن گاه نه دستگاه اطلاعات ایران و نه CIA امریکا و نه کسانی که منافع میهن را به تاراج گذاشته اند، نمی توانند کاری برای الکاظمی بکنند.»
العسکری همان کسی است که سال گذشته نخست وزیر عراق را متهم به دست داشتن در ترور شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس کرده بود. بنا بر این، ادبیات تند وی علیه الکاظمی جای شگفتی ندارد.
کنایه او به جمهوری اسلامی ایران اما تازگی دارد، مساله ای که ظاهرا حاکی از ناخشنودی گردان های حزب الله از روابط خوب ایران و دولت الکاظمی است.
این در حالی است که سیاست ایران در عراق ناظر به ایجاد همگرایی و ثبات در این کشور بوده و هم با دولت و گروه های سیاسی و هم جریان مقاومت ارتباط خوبی دارد و در چنین مواردی تلاش می کند با میانجی گری اختلافات را حل کند.
در این میان، سید مقتدی صدر هم وارد معرکه شده و با انتشار بیانیه ای از ایران و امریکا خواست که عراق را میدان نزاع خود نسازند. صدر تأکید کرد که عراق قربانی نزاع «ایران و امریکا» شده به نحوی که نمیتوان در این باره سکوت کرد و گویی «میدان نزاعهای نظامی و امنیتی و سیاسی و حتی ویروسی آنها عراق است» و افزود که علت این وضعیت ضعف دولت و تشتت ملت است.
مقتدا پیش از این نیز با صدور بیانیه ای حمله به سفارت آمریکا را محکوم کرده و اعلام کرده بود آماده دخالت امنیتی و کمک به دولت در این مساله است.
دخالت مقتدا صدر در این ماجرا نشانگر آن است که وی همچنان قصد دارد در هر رویداد و تحولی در عراق نقش آفرینی کند. نیز ممکن است دست هایی در کار باشد که از روحیات مقتدا بهره برداری کرده و سعی دارد او را به سمت نوعی تنش و رویارویی با ایران و جریان مقاومت سوق دهد، مساله ای که خوشایند آمریکایی ها و چه بسا دولت الکاظمی بوده و اگر مقتدا در چنین دامی بیفتد، تبعات خوبی برای او و عراق نخواهد داشت.
در پایان باید گفت شرایط سیاسی ـ امنیتی عراق دچار پیچیدگی خاصی شده و زمینه های بروز تنش داخلی تشدید شده است. این در حالی است که عراق خود را آماده انتخابات زودهنگام می کند و بیش از هر چیز نیازمند ثبات و آرامش است.
از سوی دیگر، حضور و نفوذ آمریکایی ها به تنش های داخلی در عراق دامن زده و آن گونه که برخی جریانات سیاسی مطرح کرده اند، حمله به سفارت آمریکا در بغداد مشکوک است و چه بسا دست های آمریکایی ـ صهیونیستی پشت این حادثه بوده و مطابق معمول، با اقدامات شیطنت آمیز خود در حال فتنه انگیزی در سرزمین رافدین هستند.